
فلسفه هوشمندی فناوری
فلسفه هوشمندی فناوری بر اساس تعریف روابط میان دو جزء اصلی آن یعنی «مشتریان هوشمندی» و «کارگزاران هوشمندی» تعریف میشود (شکل زیر).
مشتریان هوشمندی «تصمیم گیرندگان اصلی» در سازمان می باشند؛ که همواره در فرایند تصمیم گیری خود با شکاف های دانشی در رابطه با فناوری مواجه هستند. تصمیم گیرندگان اصلی همواره با سؤالات زیر در ذهن خود روبهرو هستند:
- ما نیازمند دانستن چه چیزی هستیم؟
- چرا نیازمند دانستن هستیم؟
- از چه طریق و با چه ساز و کاری میتوانیم به مرحله دانایی برسیم؟
از سوی دیگر «کارگزاران هوشمندی» بهعنوان افرادی که در تهیه و تدارک هوشمندی مؤثر میباشند، بهدنبال ارائه هوشمندی به مشتریان (تصمیم گیرندگان اصلی در سازمان) و برطرف ساختن نیاز آن ها در زمینه فناوری می باشد.
کارگزاران فناوری همواره با این سؤالات در ذهن خود روبهرو هستند:
- چه کسانی می خواهند بدانند؟
- چه چیزی را می خواهند بدانند؟
- از چه طریقی و با چه ساز و کاری میتوانیم به خواسته ها پاسخ دهیم؟